معرفت یک دقیقه ای

گاهی دانستن یک مطلب کوتاه، سرنوشت انسانی را تغییر میدهد.

معرفت یک دقیقه ای

گاهی دانستن یک مطلب کوتاه، سرنوشت انسانی را تغییر میدهد.

امام صادق‌ صلوات‌الله‌علیه فرمودند: لَوْ عَلِمَ‏ النَّاسُ‏ مَا فِی‏ الْعِلْمِ‏ لَطَلَبُوهُ وَلَوْ بِسَفْکِ الْمُهَجِ وَخَوْضِ اللُّجَج؛اگر مردم می‌دانستند علم چقدر ارزش دارد،‌ به‌دنبال آن می‌رفتند، ولو مستلزم ریختن خون‌ها و فرو رفتن در دریاها باشد.
این روایت به این‌ معناست که اگر مردم ارزش علم را می‌دانستند، حتی اگر احتمال می‌دادند که در راه کسب علم خونشان ریخته شود یا زحمت‌هایی هم‌چون فرو رفتن در دریاها را متحمل شوند، باز هم به دنبال کسب علم می‌رفتند؛ آن‌قدر علم ارزش دارد که این ریسک‌ها را می‌طلبد.
منبع:
بحارالانوار، ج1، ص177.

  • ۰
  • ۰

یکی از منکرین معاد، برای مناظره نزد امام رضا(علیه السلام) آمد. گروهی در محضر آن حضرت بودند. پس از بحث و گفتگوی بسیار امام رضا(علیه السلام) به او فرمود:

شما معتقدید روز رستاخیزی در کار نیست و سرنوشت انسان با مرگ برای همیشه خاتمه یافته و نابود می شود و کیفر و پاداشی در رابطه با اعمال نیک و بد وجود ندارد. اگر حق با شما باشد ـ که چنین نیست ـ در این صورت ما و شما یکسان و برابریم؛ و نماز و روزه، عقیده و ایمان ما به ما ضرر و زیانی نمی رساند. ولی اگر حق با ما باشد ـ که چنین هست ـ در این صورت ما رستگار و سعادتمند می شویم؛ اما شما زیان کار شده، هلاک خواهید شد. آن مرد ملحد و منکر خدا پس از این گفت وگو مسلمان شد.(1)

بنابر این صرف احتمال وجود قیامت و معاد برای تجدید نظر در روش زندگی کفایت میکند، چرا که مومن و کافر از امکانات و لذات دنیا بهره مند هستند ولی انسان مومن اگر آخرتی باشد به سعادت رسیده ولی انسان کافر اگر آخرتی باشد نهایت ضرر و زیان نموده است.

منبع:

1. پاره ای از بهشت، محسن غفاری، ص317

  • seyed95 حیدری
  • ۰
  • ۰

حالا از کجا معلوم که قیامت و حساب و کتابی هست؟ آیا دلیل قانع کننده ای برای این مطلب دارید؟ اصلا کسی تا حالا برگشته از اون دنیا خبر بیاره که دنیای دیگری و بهشت و جهنمی هست؟!!

دلیلش را باید با عقل خود بسنجیم که آیا میشود خداوندی که همه کارهایش حکیمانه و هدفمند هست، این همه انسان و موجودات را خلق کند و بعد از یک مدت زندگی نابود شوند و از بین بروند و هیچ هدفی پشت پرده نباشد. خداوند در قران کریم به این مطلب اشاره کرده و فرموده:

أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناکُمْ عَبَثاً وَأَنَّکُمْ إِلَیْنا لا تُرْجَعُون[1]

آیا گمان کردید که ما شما را بیهوده آفریده ایم واین که شما به سوى ما باز نمى گردید؟

سپس در آیه بعد خداوند را از هر گونه صفت نقص منزه دانسته مى فرماید:

فَتَعالَى اللّهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْکَریمِ.[2]

برتر است خدایى که فرمانرواى بر حق است و جز او خدایى نیست او پروردگار عرش زیبا است.

وَما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَالأَرْضَ وَما بَیْنَهُما لاعِبینَ*ما خَلَقْناهُما إِلاّ بِالْحَقّ وَلکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لا یَعْلَمُونَ*إِنَّ یَوْمَ الْفَصْلِ مِیقاتُهُمْ أَجْمَعینَ.[3]

ما آسمان و زمین و آنچه را که در میان آنها است بازیگرانه وبى هدف خلق نکردیم، ما آنها را جز به حق (حکمت) نیافریدیم، هر چند اکثر آنان نمى دانند، محققاً روز قیامت وعده گاه همه آنان است.

بنابر این یک از دلایل معاد هدفمند بودن خلقت است  به طوریکه اگر قیامت و جاودانگی بعد از مرگ نباشد اساس خلقت بیهوده خواهد بود.

 

 



[1] - مؤمنون/115.

[2] - مؤمنون/116.

[3] - دخان/40 ـ 38.

  • seyed95 حیدری
  • ۰
  • ۰

اهمیت بحث معاد

اگر در قرآن بررسی کنیم میبینیم یک سوم آیات قرآن مربوط به معاد است و بعد از توحید مسئله ای به اهمیت مسأله معاد و اعتقاد به حیات بعد از مرگ، و حسابرسى اعمال بندگان و پاداش و کیفر و اجراى عدالت نیست. از طرفی بعضی مشکلات و ناهنجاریهای موجود در جامعه ریشه اش گاهی عدم شناخت صحیح خداوند و گاهی باور نداشتن مسئله معاد هست.

بنابر این لازم است با تامل و تدبر درآیات قرآن دیدگاه جامع به مسئله معاد پیدا کنیم تا اینکه احتمال چنین رخداد عظیمی را بدهیم و خود را برای آن آماده کنیم. چرا که اگر یک درصد هم احتمال بدهیم روز قیامت و حساب و کتابی هست 180 درجه زندگیمان تغییر خواهد کرد. از آیه شریفه‏ (وَ أَنِ اعْبُدُونِی هذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِیمٌ)[1] استفاده مى‏شود که جهان طبیعت سراى اقامت نیست چرا که راه را به کسى ارائه مى‏دهند که از گذرگاهى عبور کند و مقصدى در پیش دارد.[2]



[1] یس 61 

[2] دهقان، اکبر، هزار و یک نکته از قرآن کریم، 5جلد، مرکز فرهنگى درسهایی از قرآن - تهران - ایران، چاپ: 4.

ج1،ص91

  • seyed95 حیدری
  • ۲
  • ۰

غیبت حلال!!!

غیبت

شاید کمتر مجلسی بنده دیده باشم که در آن مجلس حرف از دیگرانی که در آن مجلس حضور ندارند، زده نشود. با توجه به اینکه ما مسلمانیم و دین ما برای حرف زدن هم آدابی قرار داده حکم این نوع حرفها چیست؟ یا واضحتر بگویم غیبت چند نوع است؟ آیا غیبتی داریم که معصیت نباشد؟

غیبت بر سه گونه است:

1. غیبت حرام;

2. غیبت جایز;

3. غیبت واجب.

حقیقت و معنای غیبت آن است که انسان درباره ی شخصی، چیزی بگوید که اگر به گوش او برسد، ناراحت میشود. غیبت به حکم قرآن و احادیث و عقل و اجماع، حرام است و تنها در مواردی که غیبت جایز یا واجب است، معصیت نخواهد بود.

اینک از جنبه های گوناگون به این مسأله میپردازیم:

الف ـ معنای غیبت

حقیقت و معنای غیبت بر اساس آن چه از روایات استفاده میشود، این است که چیزی درباره ی برادر مسلمان و مؤمن خود نزد مردم بگویی که اگر به گوش او برسد، دل تنگ شود و به آن راضی نباشد. فرق نمیکند که آن بدی در بدن او باشد، مانند اینکه بگویی: فلان کس کوتاه قد یا بلند قد یا سیاه چهره است; یا در نسب او باشد، مانند اینکه بگویی: او پسر فلان حمّال یا فلان فاسق است; یا در صفات و افعال او باشد، مانند اینکه بگویی: فلانی بداخلاق است یا بخیل و متکبّر است و مسایل دیگر که منسوب به او باشد و اگر به بدی یاد شود، ناراحت میشود.

پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله) میفرماید: «آیا میدانید غیبت چیست؟» اصحاب عرض کردند: «خدای متعال و رسول او داناترند.» حضرت فرمود: «غیبت آن است که برادر مؤمن خود را به چیزی یاد کنی که مایه ی کراهت و ملال خاطر او باشد.» شخصی عرض کرد: «ای رسول خدا! اگر آنچه درباره ی او میگوییم، در او باشد، باز هم غیبت است؟» حضرت فرمود: «اگر آنچه در او موجود است، بگویی، او را غیبت کرده ای و اگر در او نباشد، به او تهمت زده ای».([1])

 

ب ـ دلایل حرام بودن غیبت

غیبت کردن به استناد قرآن، روایات، اجماع و عقل، حرام است. خداوند متعال میفرماید:

ای کسانی که ایمان آوردهاید! غیبت همدیگر را نکنید. آیا دوست دارید گوشت برادر خودتان را بخورید، در حالی که مردار است؟! پس تقوا پیشه کنید که خداوند توبهپذیر و رحیم است.([2])

رسول خدا(صلی الله علیه وآله) نیز فرموده است:

از بدگویی و غیبت مؤمنان دوری کنید; زیرا گناه غیبت و بدگویی از گناه زنا کردن بزرگتر است. اگر کسی زنا کند و واقعاً پشیمان شود و توبه کند، خداوند توبهاش را میپذیرد، ولی غیبت کننده آمرزیده نمیشود، مگر اینکه غیبت شونده از او راضی شود.([3])

همچنین در روایتی دیگر میفرماید:

همانا بدگویی و غیبت بر هر مسلمانی حرام است و بدگویی کردن، کردار شایستهی انسان را نابود میکند، همانگونه که آتش، هیزم را نابود میکند.([4])

همه ی علمای گذشته و حال، بر حرام بودن غیبت، اتفاق نظر دارند.

سیر یک روز طعنه زد به پیاز***که تو مسکین چه قدر بدبویی!

گفت: از عیب خویش بیخبری***زان ره از خلق عیب میجویی

گفتن از زشت رویی دگران***نشود باعث نکورویی

تو گمان میکنی که شاخ گُلی***به صف سرو و لاله میرویی

یا که هم بوی مشک تاتاری***یا ز ازهار باغ مینویی

خویشتن بی سبب بزرگ مکن*** تو هم از ساکنان این کویی

در خود آن به که نیک تر نگری***اوّل آن به که عیب خود گویی([5])

ج ـ جایز یا واجب بودن غیبت

1ـ اگر به شخصی ستم شده باشد، جایز است پیش حاکم و قاضی، برای دفاع از خود، ستم ستمکار را آشکار کند.

2ـ اگر شخصی در مسأله ای با شما مشورت کند یا درباره ی کسی بپرسد، میتوانید و باید عیبی را که در شخص موردنظر وجود دارد، بیان کنید.

3ـ اگر مؤمنی با فاسقی دوست شده است و احتمال دارد فاسد شود، باید مؤمن را از احوال فاسق آگاه کنیم.

4ـ شهادت دادن به سود مظلوم علیه ظالم در پیش قاضی (واجب است).

5ـ بیان احوال کسانی که اهل بدعت و فساد در دین هستند و... .

د ـ درمان غیبت

برای درمان غیبت، دو راه وجود دارد; درمان اجمالی و درمان تفصیلی. در اینجا تنها به راهکار اجمالی میپردازیم و برای آگاهی از روش تفصیلی، شما را به مطالعه ی کتابهای معرفی شده فرا میخوانیم.

درمان اجمالی غیبت آن است که با دیده ی بصیرت، ساعتی در آیات قرآن و احادیث اهل بیت(علیهم السلام)ـ که در موضوع غیبت است ـ بیاندیش و غضب خدای متعال و عذاب روز جزا را به یادآور. آن گاه مفاسد دنیوی غیبت را در نظر بگیر و بیاندیش که ممکن است غیبت به گوش آن شخص برسد و به بغض و کینه و دشمنی بیانجامد و در مقام انتقام گرفتن و اهانت و غیبت تو برآید. پس بیاندیش که اگر کسی از تو نزد دیگری غیبت کند، چگونه آزرده و خشمناک میشوی. بنابراین، مقتضای انسانیّت آن است که آبروی دیگران را نبری و در کردار و گفتار، خود را کنترل کنی و با اندیشه در آنچه میگویی، آرام آرام از غیبت، دست برداری.([6])

...........................................................................................

منابع:

[1]. کشف الریبة، شهید ثانی، ص 53.

[2]. حجرات، 12.

[3]. ارشاد القلوب، ص 107.

[4]. مکاسب شیخ انصاری، ص 40.

[5]. دیوان پروین اعتصامی.

[6]- برای آگاهی بیشتر ر.ک: مبانی اخلاق اسلامی، مجید رشیدپور، قم، انتشارات هجرت، 1374، چ 1; علم اخلاق اسلامی، علامه ملامهدی نراقی، برگردان: سیدجلال الدین  مجتبوی، انتشارات حکمت، 1366، چ 2; چهل حدیث، امام خمینی، بحث غیبت.

برگرفته از سایت:

http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/4632/4655/34995/غیبت

  • seyed95 حیدری
  • ۰
  • ۰

المناقب‏: «1» و رهنت ع کسوة لها عند امرأة زید الیهودی فی المدینة و استقرضت الشعیر فلما دخل زید داره قال ما هذه الأنوار فی دارنا قالت لکسوة فاطمة فأسلم فی الحال و أسلمت امرأته و جیرانه حتى أسلم ثمانون نفسا

ترجمه‏: ابن شهر آشوب گوید: حضرت فاطمه علیها السلام یکى از لباسهایش را نزد زن یک یهودى به نام زید به عنوان وثیقه و ضمانت قرار داد و مقدارى جو قرض گرفت.

هنگامى که زید یهودى داخل خانه‏اش شد، نورى را مشاهده کرد و از همسرش پرسید: این نور از چیست؟ زن گفت: از این لباسى است که فاطمه نزد من گرو گذاشته است. پس آن یهودى و همسرش فورا مسلمان شدند و با اسلام آوردن آنان هشتاد نفر از یهودیانى که همسایه وى بودند مسلمان شدند. (1)

________________________________________
1-  مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى - روحانى على آبادى، محمد، زندگانى حضرت زهرا علیها السلام ( ترجمه جلد 43 بحار الأنوار) ترجمه روحانى، 1جلد، انتشارات مهام - تهران، چاپ: اول، 1379 ش.ص 293

 

 

  • seyed95 حیدری
  • ۰
  • ۰

برای همه ما شنیدن مصیبت کربلا جانسوز و دردناک است ولی آیا از کربلا هم مصیبتی سنگینتر برای اهل بیت علیهما السلام هست؟! اگر باشد نسبت به آن مصیبت چه وظیفه ای بر عهده ما خواهد بود؟

مفضل به امام صادق (علیه السّلام) عرض کرد: گریه چه پاداش و ثوابی دارد؟ حضرت فرمودند: اگر گریه بر حق باشد، ثواب آن قابل احصا نیست . آنگاه مفضل گریه شدید و طولانی نمود و گفت: ای پسر رسول خدا! روز انتقام شما [از جنایتکاران] بزرگ تر از روز محنت و غصه شما خواهد بود. پس حضرت صادق (علیه السّلام) فرمودند: «ولا کیوم محنتنا بکربلاء، وان کان یوم السقیفه واحراق النار علی باب امیرالمؤمنین والحسن والحسین وفاطمه وزینب وام کلثوم و فضه وقتل محسن بالرفسه اعظم وادهی وامر لانه اصل یوم العذاب؛ نه چون روز محنت ما در کربلا، و گر چه روز سقیفه [و غصب خلافت] و سوزاندن آتش بر در [خانه] امیرمؤمنان و حسن و حسین و فاطمه و زینب و ام کلثوم علیهم السلام و کشته شدن محسن بر اثر فشار، بزرگ تر، دردناک تر و تلخ تر است، زیرا این روز، مایه اصلی روز عذاب است»[۱]

بنابر این مصیبت شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها به خاطر دفاع از مقام ولایت خیلی سنگیتر از مصائب روز عاشوراست. چرا که اگر این جسارتها به حضرت نمیشد کسی هم روز عاشورا جرئت اهانت به ذریه حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نمیکرد. پس بیاییم با عاشورایی برگزار کردن فاطمیه تسلای دل مولایمان حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف باشیم.


[۱]. فاطمه الزهرا بهجه قلب المصطفى، ج ۲، ص ۵۳۲؛ به نقل از نوائب الدهور، ص ۱۹۴؛ الهدایه الکبرى، ص ۴۱۷٫

  • seyed95 حیدری
  • ۱
  • ۰

اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) نه تنها خودشان صاحب کرامت بودند بلکه خادم منزل و حتی فرزند و نوه خادمشان هم در اثر همنشینی با اهل بیت(علیهما السلام) و اطاعت از خدا و رسول او صاحب مقام و کرامت در درگاه خداوند بودند. به عنوان نمونه داستان نوه فضه- خادم حضرت زهرا(سلام الله علیها) را از کتاب شریف بحارالانوار برایتان نقل میکنم.

مالک بن دینار رأیت فی مودع الحج امرأة ضعیفة على دابة نحیفة و الناس ینصحونها لتنکص‏......

مالک بن دینار گوید:

در موسم حج زن ضعیفى را دیدم که بر شترى نحیف سوار است، مردم او را نصیحت مى‏کردند که با آن شتر به صحرا نرود و باز گردد ولى او توجهى نکرد و همراه بقیه مردم به راه افتاد. هنگامى که مقدارى از راه را در بادیه طى کردیم شتر مذکور تحمل رفتن را از دست داده و ایستاد، آن زن شتر را سرزنش مى‏کرد و نهیب مى‏زد ولى فایده‏اى نداشت، پس سرش را به سوى آسمان بلند کرد و گفت: خدایا! نه مرا در خانه‏ام گذاشتى، و نه به خانه خودت رسانیدى، تو را به عزت و جلالت سوگند مى‏دهم که در کار من گشایشى دهى، و الله که اگر کسى غیر از تو این عمل را با من انجام داده بود شکایت او را به سوى تو مى‏آوردم.

مالک بن دینار گوید: در این حال ناگهان شخصى نزد او آمد که ناقه‏اى- شترى ماده به همراه داشت و به آن زن گفت: سوار شو! هنگامى که وى سوار شتر گردید آن حیوان با سرعت عجیبى حرکت کرد. زمانى که من مشغول طواف خانه خدا بودم، آن زن را دیدم که طواف مى‏کرد، پس او را سوگند دادم و خواستم که خود را معرفى کند، گفت: من «شهره» دختر «مسکه» دختر «فضه‏» خادم حضرت فاطمه زهرا علیها السلام- یعنى نوه فضه- هستم‏.(1)

هر ‌دم به ‌ضر‌یح بی ‌نشانت ای ماه

بسته ‌ست دخیل قلب من با هر آه

عمریست ‌تپش ‌ها ‌ی دلم می گوید:

«یا فاطمه ا‌شفعی لنا عنداللّه»(2)

________________________________________ 

منبع: 
 1-مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى - روحانى على آبادى، محمد، زندگانى حضرت زهرا علیها السلام ( ترجمه جلد 43 بحار الأنوار) ترجمه روحانى، 1جلد، انتشارات مهام - تهران، چاپ: اول، 1379 ش. ص293

2- سروده ی یوسف رحیمی

  • seyed95 حیدری
  • ۰
  • ۰

بیمه سفر با؟؟؟؟

تسبیح

امروزه بیمه شخص ثالث اجباری شده و کمتر کسی بدون بیمه کردن ماشین قصد سفر میکند. البته فایده این نوع بیمه برای بعد از وقوع حادثه است. امروز میخواهم چیزی را برایتان بیان کنم که با عمل به آن از همه آسیبهای سفر در امان بمانید.

از امام صادق علیه السلام روایت شده است:

برادران رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم به نزد او آمده و گفتند: قصد کرده ‏ایم براى تجارت به شام عزیمت کنیم، به ما بیاموز که چگونه بگوییم.

رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: در هر شب پس از به جاى آوردن نماز عشا، هنگامى که براى خواب به بستر میروید تسبیح فاطمه زهرا-سلام الله علیها- را خوانده و پس از آن آیة الکرسى را تلاوت کنید تا از همه گزندها در امان باشید.

برادران رسول خدا پس از سفر میگفتند: با عمل به این آموزش، از همه آسیب‏ها نجات یافته گزندى به ما نرسید. (1)

________________________________________

منبع:
1- مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى - روحانى على آبادى، محمد، زندگانى حضرت زهرا علیها السلام ( ترجمه جلد 43 بحار الأنوار) ترجمه روحانى، 1جلد، انتشارات مهام - تهران، چاپ: اول، 1379 ش. ص1012

  • seyed95 حیدری
  • ۰
  • ۰

صلوات

هر انسانی جز معصومین(علیهما السلام) ممکن است مرتکب خطا و گناهی بشود وبعد از آن بخواهد توبه کند ولی از آنطرف هم نتواند کفاره گناهان خود را بدهد. در حدیث بسیار زیبایی امام رئوف حضرت علی ابن موسی الرضا(علیه السلام) راهکاری را برای ما بیان میکنند.

قال الرضا علیه السلام:

«مَنْ لَمْ یَقْدِرْ عَلَی مَا یُکَفِّرُ بِهِ ذُنُوبَهُ فَلْیُکْثِرْ مِنَ الصَّلاةِ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ فَاِنَّهَا تَهْدِمُ الذُّنُوبَ هَدْماً»(1)

هر کس نمی تواند کفاره ی گناهانش را بپردازد، بر محمد و آل محمد بسیار صلوات فرستد زیرا صلوات گناهانش را کاملا از بین می برد.

 

گر معصیتی نموده، کردی گنهی     گر نیست تو را مال که کفاره دهی

بسیار درود بر محمد بفرست          تا عاقبت از عقوبت بد برهی

............................................................................................................................

منبع:

1-    ابن بابویه، محمد بن على، عیون أخبار الرضا علیه السلام، 2جلد، نشر جهان - تهران، چاپ: اول، 1378ق. ج‏1 ؛ ص294

  • seyed95 حیدری
  • ۰
  • ۰

شاید برای شما هم سوال باشد فلسفه این عبادت ها چیست؟ اصلا چرا خداوند این همه واجبات بر گردن ما قرار داده؟ نمیشد واجب نباشه! به قول بعضیها قلبت پاک باشه!

بهترین و کوتاه ترین جواب برای این سوالات بیان حضرت زهرا سلام الله علیها است که در آن سخنزانـى معروفـش در مسجـد فـرمـود:

خـداونـد ایمـان را بـراى تطهیـر شمـا از شـرک قـرار داد،

و نماز را براى پاک شدن شما از تکبر،

و زکـات را بـراى پـاک کـردن جـان و افزونـى رزقتان،

و روزه را براى تثبیت اخلاص،

و حج را براى قوت بخشیدن دین ،

و عدل را براى پیراستن دلها،

و اطاعت ما را براى نظم یافتن ملت،

و امـامت مـا را بـراى در امـان مـانـدن از تفرقه،

و جهاد را براى عزت اسلام،

و صبر را براى کمک در استحقاق مزد،

و امـر به معروف را بـراى مصلحت و منـافع همگـانـى ،

و نیکـى کـردن به پـدر و مـادر را سپـر نگهدارى از خشـم ،

و صله ارحام را وسیله ازدیاد نفرات،

و قصاص را وسیله حفظ خون ها،

و وفـاى به نذر را بـراى در معرض مغفـرت قـرار گـرفتـن ،

و به انـدازه دادن تـرازو و پیمـانه را بـراى تغییـر خـوى کـم فـروشـى،

و نهی از شـرابخـوارى را بـراى پـاکیزگـى از پلیـدى ،

و دورى از تهمت را بـراى محفـوظ مـاندن از لعنت،

و ترک سـرقت را بـراى الزام به پـاکـدامنى ،

و شـرک را حـرام کـرد بـراى اخلاص به پـروردگـارى او ،

بنابـرایـن ، از خـدا آن گـونه که شایسته است بتـرسید و نمیرید، مگر آن که مسلمان باشید،

و خـدارا در آنچه به آن امر کرده و آنچه از آن بازتان داشته است اطاعت کنید،(1) زیرا که "از بندگانـش ، فقط آگاهان، از خـدا مـى ترسند."(2)

 ..................................................................

منبع:

1-احتجاج طبرسى، چاپ سعید. ص 99.

2-قرآن کریم( سـوره فاطر آیه28 ) 

  • seyed95 حیدری